محل تبلیغات شما
داستان " ماهی وجفتش" از ابراهیم گلستان داستانکی ست که نویسنده با چرخش ناگهانی و هنرمندانه در پایان ان ،بانی تلنگر ذهنی و تامل خواننده شده واورا به تفکر و مکاشفه وا می داردداستان با زاویه دید محدود به ذهن مردی روایت میشود .نویسنده بدون هیچگونه قضاوتی درداستان ، با گفتن اینکه " مرد اندکی بعد کودک را زمین گذاشت وانگاه رفت به تماشای ابگیرهای دیگر" در پایان داستان ،در واقع فقط حکایتگرو تصویرگر این نمایش پارادوکسیکال شده وبدین ترتیب ذهن خواننده را به چالش می

صدای له شدگان/یادداشتی بر " غریبه ها و پسرک بومی" از احمد محمود /نرگس مقدسیان/ مجلۀ دیلمان

روایتی امروزین از اساطیر/نرگس مقدسیان / مجله ی دیلمان

به کجا می رویم؟/ نیم نگاهی به وضعیت داستان نویسی امروز ایران/ نرگس مقدسیان

داستان ,نویسنده ,ذهن ,گلستان ,خواننده ,ابراهیم ,ابراهیم گلستان ,داستان ماهی ,در پایان ,تماشای ابگیرهای ,به تماشای

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

MIRACULOUS LADY BUG1